چرخش‌هاي ژئوپلیتیڪ در روابطه افغانستان و پاڪستان

ساخت وبلاگ

پاڪستان ڪشوري است ڪه بیش از سه و نیم دهــه اي بحرانِ رقت بار سیاسي و خونین آفــــــرین تاریخ معاصر  سیاسي افغانستان نقش مهــــم در تحــولات ژئواستراتژي دارد.ڪدهاي ژئوپلیتیڪي پاڪستان ڪه در عرصه شڪل ڱیري جغرافیاي سیاسي و اعمال قدرت نیابتي متمرڪــــز است، بیشتر از ڪانون هراس افڱني و دیدڱاه هاي افراطي براي بسیج ساختن توده هاي مــذهبي استفاده مي ڪـــند.

 

 

مشترڪـــات راهبري پاڪــــــــــستان در عرصه هاي مختلف سیاسي،اجتماعـــي و فـــرهنگي سبب ڱـــــردیده است تا این ڪشور بیشتر از هر زمانِ دیگري در فرایندهاي سیاسي دخیل باشد.دخالت پاڪستان در امـور افغانستان از یڪ پیشینه اي تاریخي برخوردار هستند.فراڪسیونهاي مذهبي و سیاسي در دهه اي هفتاد تلاش ڪــردن تا هدایت و حمایت پاڪستان را داشته باشند. تلاش بدون وقفـه رهبرانِ جهادي و تأمین منابع مالي از سوي پاڪــــــــــستان، توقعات مأموران استخباراتي و رهبران سیاسي پاڪستان را بیشتر ساختند.

تبیین هوشمندانه پاڪستان و چگونگي حمایت این ڪـــشور از گروه هاي افراطي و مذهبي هنوز هم براي حلقات مشخص در در داخل افغانستان جذاب است.زیرا اڪـــــثري از رهبران جهادي در آینده افغانستان هیچگونه نقش قابل توجهـــــــــي ندارد.امڪــان حمایت این رهبران در حلقات نیابتي هنوز هم وجود دارد. بعضي از مهره هاي احزاب سیاسي دهه هفتاد و مجاهدین ڪه در ڪمپ شاڪي مستقر بودن؛ در دوران جهاد افغانستان، هنوز هــم ارتباطات سیاسي و گرایش هاي قومي با رهبران سیاسي و بزرگان قومي پاڪستان دارد.

افغانستان بعنوان معبر استراتژیڪ ڪشور ڱشایان و تقاطع جـــاده ابریشم و منطقه حایل چهار راه تمدن ها نقش بسیار اساسي در وصل ڪانون هاي تجاري و بازارڱاني،فــرهنگي و سیاسي دارند. انتقال ذخایر استراتژیڪــــــ آسیاي میانه در بسیاری از ڪشورهاي اروپاي و ڪشورهاي جنوب آسیا تنها از طـــــــریق افغانستان ممڪــن است.زیرا افغانستان نقش ڪلیدي در وصل آسیاي مرڪزي به آسیاي جنوبي از آسیاي شرق به آسیاي غربي دارند
در دهه اي هفتاد میلادي بیشترین رهبران هفت گانه سیاسي در پاکــستان تجهیز شدن، مشارکــــت رهبران سیاسی و مجاهدین افغان با هدایت و حمایت پاڪستان، نشان مي داد ڪه نقش این کــــشور در فرایندهاي سیاست گــــــذاري افغانستان بسیار عمیق است. تداوم حمایت پاڪــــــستان از احزاب سیاسي افغان،عملاً به این حدس و گـــــــمان ها دامن مي زد ڪه هر حکــومت در آینده ڪـابل شڪل بگـــــــیرد باید از محوریت پاکــــــــــستان بڱذرد.

اما شرایط آشفته سیاست در افغانستان بشدت تغــــــــــییر یافت،طالبان رانده شد،رهبران مجــــــــاهدین اقتدارش را از دست دادن دیڱر آن وجهي پایداري مقاومت و جهــــــــــــــاد افغانستان کم رنگ گردیده بود. در زمان حاکـــمیت طالبان پاکستان اشتباهات زیادي را مرتکب شدن،کشتن داکــتر نجیب الله، تلاش براي دستیابي به اسناد تاریخي افغانستان، وضع قوانین سخت گیرانه اي اسلامي که بخش آنرا رهبران مــذهبي پاکستان تجویز مي کــــردند. دستور مهار رهبران شمال نیز یکي از برنامه هاي مهم پاکستان بود.

پاکستاني ها به این ذهنیت معتقد بودند کــــــه براي یک رهبر مجاهد افغان سر دادن الله اکــــبر در سنگــرها و مرتد خواندن گــــــــروه هاي رقیب، انگیزه دادن به شهادت در راه خـــدا بیشتر از منافع ملي براي آنان اهمیت دارند. این امـــر سبب شد که منابع جهاد افغان ها به جیب پاکــــستاني ها سرازیر گـــــردد.

پاکستان همواره باور داشت هر نظام سیاسي در افغانستان بیاید مهـــــــــــــــره هاي قدرتمند قومي و مذهبي وابسته به پاکستان باید اداره کـــند ، سرمایه گــــذاري طولاني مدت پاکستان روی رهبران مجــــــاهدین بخوبي نشان دهنده این مدعاست.آنچه پاکــستان باور داشت که رهبران مجاهدین به منافع پاکــــستان سود مي رساند و از مقاصـــــد سیاسي پاکستان دفاع مي کنند هدر رفت، زیرا رهبران جهادي افغان به تازگي طعم معامـــــــــلات سیاسي را چشیده بودند
ابعاد جنگ در افغانستان بسیار گسترده بود، سکــولارها در مقابل اصول گراها، مجاهدین در مقابل تکنوکراتها، اقتدار گراها در مقابل اصلاح طلبان،اسلام گراها در مقابل تجـــــدد گراها قــــرار داشتن، این جنگ تضاد هاي فکري به منـــــافع تمام کـــــشورهاي درڱــــــیر در قضایا افغانستان آسیب مي رساندند.
این درون چندگانگي افغانستان شرایط صلح و ثبات سیاسي را دشوار ساخته است.بازیگــــران کلیدي مانند پاکستان و سایر  کشورهاي کـــه منافع دارد، دیگر نمي توانند با ارادة نظام سیاسي در افغانستان چیزی بدست بیاورد.تجــربه چهار دهه بحران سیاسي در افغانستان نشان مي دهــــــــد که هر گروه مذهبي و غیر مذهبي  کـــــــــه براي مقاصد کشورها خارجي کار مي کنند، بعنوان مهره هاي سوخته ناميده مي شوند.
تاریخ معاصر افغانستان نشان مي دهد که شکست بسیاري از نظام هاي سیاسي عوامل دروني داشته است، تعـــــــریف قدرت در افغانستان یک تعریف نامتعارف است. دین گــرایی و گرایش هاي قومي یکي از شاخصه هاي سیاست ورزي در افغانستان است.هیچگاه نمــــــــي توان سیاست را بدون این دو عوامل تعریف کرد.
تنها نقطه اي قوت پاکستان بسیج ساختن گروه هاي متعدد مذهبي و گـــــــرایش افراطي بود که با حمایت از نظام هاي تندرو دیني صورت مي گـــــرفت.در چنین شرایط که اکثر کشورها علیه پدیده اسلام گـــــرایی و خشونت ورزي است، نقش پاکستان بسیار منفعلانه به نظر مي رسد.

در دهه هفتاد تمام تلاش پاکستان صادر نمودن اندیشه هاي اخواني توسط نظام هاي تحجــر گـــرایی مذهبي بود.رهبران مجاهدین نیز یکي از مهره هاي بسیار قدرتمندي مـــحسوب می شد. کــه کمک شایان در این زمینه نمودن، پاکستان تنها کشور بود کــــه از همین آدرس توانست نزدیک به شصت فیصد کمک هاي کــــشور هاي عربي و امریکاي را کــه به مجاهدین افغان اختصاص یافته بود، به نفع خودش استفاده کند.
پدیده تندروي که روزگاري پاکستان با تمام قدرتش از آن حمایت مي کـــــــــــــرد.امروزه بحران جدیدي را در داخل پاڪستان به وجود آورده است.گروه هاي متعدد اجتماعي و سیاسي علیه این افـــــراط گـــــــــــرایی اسلامي مبارزه مي کنند.قربانیان زیادي را متقبل گردیده است.نظام پاکـستان به این باور رسیده است،حمایت از گــروه هاي تندرو اسلامي یک اشتباه تاریخي است.زیرا پاکــستان بستر مناسب براي سرباز گیري گروه هاي افراطي تلقي مي شود.

سه اهداف اساسي پاکستان در رابطه با حمایت از گـــــروه طالبان این است، حل مناقشه دریورند، دستیابي به معادلات سیاسي اقتصادي،بعضی سیاست هاي اعمالي هند و مدیریت آبهاي افغانستان،نیز از ابعاد تأثیر ڱذار این سیاست است.این موارید آخرین گزینه حمایت از طالبان است.

دوام جنگ در افغانستان هیچگونه سودي دراز مــــدت براي مقاصد پاکستان ندارد، در میان مدت حمایت پاکستان از این گروه ها یک نیاز اساسي است.جنگ نیابتي کـــــشمیر سرکوب بعضي گروهاي داخلي پاکستان ایجاب مي کند که پاکستان از تندرو هاي اسلامي استفاده کند.از دید اکــثر کارشناسان سیاسي پدیده افراطي یک خطر جدي محسوب مي شوند.اما کارشناسان نظامي پاکـستان هنوز باور دارند که مهره هاي تخاصم گــرا مي توانند در نیابت از پاکـستان یک ضرورت باشد.
دوران کنوني در روابط بین الملل دوران انتقالي و ڱـــذار است.یکي از حساس ترین و سرنوشت ساز ترین مقاطــع نظام بین الملل محسوب مي شوند.کشورهاي که غالباً در این مسیر قرار داشتن در گذشته با جنگ و ناامني همـــــراه بودند.اما شرایط کـــــــنوني این زمینه را براي کشورهاي فراهم مي سازند که نقش همگرایی بیشتر داشته باشند.امّا پاکستان مدت ها است که در انزواي سیاسي قرار گــرفته است.اعتماد پاکــــــــــستان در سطح بین المللی خدشه دار ڱردیده است.کــــــــمترین کشور را مي توان یافت که به پاکستان اعتماد داشته باشند.
گزارش هاي تأیید ناشده اي وجود دارد که پاکستان پول هاي زیادي را از استخبارات منطقه بخاطر حمـــایت اش از گروها اسلام گرا بدست مي یاورند. زیرا نفاق بین مــذاهب اسلامي و سود بردن از این مجرا، اهداف بسیاري از کشور هاي غیر اسلامي تلقي مي شوند. با این رویکرد پاکستان دیگـــــــر گزینه ایده ال برای حمایت از طالبان افغاني ندارد.

مطالعات نشان مي دهد حکومت جدید پاکستان در صـدد تعاملات بیشتر با کشورهاي همسو هستند.زیرا پناه دادن رهبر القاعده و سایر گـــــــــــــروه هاي تروریستي  از نقش توسعه مـــدارانه پاکستان در سطح بین المللي کــاسته است.ترمیم این ارتباطات نیاز به رویکــــــــــــــرد جدید پاکستان دارد.
پاکستان عمیقاً به این باور رسیده است کــــه دیگر طالبان افغاني از راه جنگ پیروز نخواهــــد شد.امّا تلاش پاکستان  در نهایت ادامـــــه دارد تا از مذاکـــرات صلح افغانستان به نفع مقاصد سیاسي اش استفاده نماید.
رامش سالمی پژوهشگر روابط بین الملل

ایجاد اصلاحات ساختاري در قسمت تأمین امنیت از سوي شوراي امنیت ملي افغانستان قابل قــــدر است....
ما را در سایت ایجاد اصلاحات ساختاري در قسمت تأمین امنیت از سوي شوراي امنیت ملي افغانستان قابل قــــدر است. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baztabiroz بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:46